آیا فضای مجازی اعتیادآور است؟ آیا بچهها در آینده ساکنان واقعیت مجازی خواهند بود و نه دنیای واقعی؟ آیا فضای مجازی زندگی ما را به باد خواهد داد؟ اینها دغدغههای بشر امروز است که در جهان افراط و تفریط زندگی میکند. جهانی که به واسطهی ظهور رسانهی دیجیتالی، ابزارهای هوشمندی را در اختیار دارد که به او اجازه میدهد خوب یا بد دست به کارهایی بزند که هرگز در گذشته نه به این اندازه و این سادگی ممکن و میسر بوده و نه حتی در تصورش میگنجیده.
البته که این راحتی و امکان انجام چند کار به طور همزمان زندگی ما را آسانتر و بهکل دگرگون کرده، اما پیچیدگیهایش را هم بیشتر کرده و از همه مهمتر پدیدهای به نام اعتیاد به فضای مجازی را، اگر نه برای همه، برای عدهای به وجود آورده است.
فضای مجازی ما را سرگرم میکند، امکان ارتباط راه دور را بهمان میدهد، احساس همدردی را در ما برمیانگیزاند، گاهی در گذر از بیماری بهمان کمک میکند و مهمتر از همه میتواند برایمان تبدیل به بنگاه اقتصادی شود. این وجه مثبت این پدیده است. در وجه منفیاش، قفل شدن جلو صفحهی نمایش و جدا ماندن از دنیا و دوستان واقعی و سیر در جهانی دیگر است؛ یک نوع فرار است. و فرار همیشه خطرناک است. و پرسش مهمی که در اینجا مطرح میشود، این است که اگر فضای مجازی از دنیای واقعی مفرحتر است، چرا باید به واقعیت بازگشت؟
آسیبهای اعتیاد به فضای مجازی
مفهوم اعتیاد مدتهاست که در ذهن ما با موادی چون نیکوتین، کوکائین، هروئین و … عجین است. اما پیشرفت فناوریهای دیجیتالی و ظهور شبکههای اجتماعی در افراد یک جور وابستگی روانی نسبت به این ابزار به وجود آورده که در واقع از همان جنس اعتیاد به مواد مخدر است و عوارضی مشابه همچون اضطراب، اختلال در تمرکز و قدرت تصمیمگیری، افسردگی، اتویسم و … به بار میآورد. نتیجهی تحقیقات نشان میدهد که در امریکا تقریباً پنج تا ده درصد کاربران اینترنتی و نزدیک به سی میلیون بزرگسال به فضای مجازی اعتیاد دارند؛ شبکههای اجتماعی، قمار، بازی ویدیویی و هرزهنگاری آنلاین همه در زیر مجموعهی اعتیاد به فضای مجازی قرار میگیرند که یک نوع اعتیاد رفتاری است.
شبکههای اجتماعی به صورت ویژه اعتیاد بیشتری با خود میآورند، به طوری که در فرهنگ ما اعتیاد به شبکههای اجتماعی در واقع همان اعتیاد به فضای مجازی تلقی میشود. امروز شبکههای اجتماعی و پیامرسانها تبدیل به شالودهی ارتباط و اتصال مدرن شدهاند، چرا که به کاربران یک جور حس امنیت و تعلق خاطر و همچنین فرصتی برای بازتعریف خود میدهند. شبکههای اجتماعیای چون فیسبوک و اینستاگرام همان تأثیری بر مغز دارند که قمار و مصرف مواد شادیزا بر ما میگذارند و در نهایت به خود وابسته میکنند. تحقیق درباره فضای مجازی نشان میدهد که جریان دائمی لایکها، کامنتها، همرسانیها و … در شبکههای اجتماعی مکانیسم پاداش مغز را جوری تحت تأثیر قرار میدهند که همان واکنش شیمیایی مواد مخدر چون کوکائین را در ما ایجاد میکند. در واقع عصبشناسان تعامل در شبکههای اجتماعی را به یک سرنگ دوپامین که به طور مستقیم به ما تزریق میشود، تشبیه میکنند.تحقیق درباره فضای مجازی
با توجه به تأثیری که فضای مجازی بر مغز دارد، اعتیاد به آن هم میتواند روانی باشد و هم فیزیکی، با همان نشانهها و عوارض مصرف یا ترک مواد. بر اساس تحقیقی که در دانشگاه هاروارد انجام شده، خودافشاگری یعنی میل به اشتراک گذاشتن زندگی و اطلاعات شخصی با دیگران در فضای مجازی همان بخش از مغز را تحریک میکند که مصرف یک مادهی اعتیادزا. وقتی فردی نوتیفیکیشن دریافت میکند، مثلاً لایک یا ذکر نام خود، مغز دوپامین زیادی دریافت میکند و آن را به بخش پاداش میفرستد و به فرد احساس خوب میدهد. ما در فضای مجازی با دریافت توجه از دیگران با تقریباً کمترین میزان تلاش در چرخهی دائمی و بیانتهای پاداشهای فوری قرار میگیریم. بنابراین مغز به طور خودکار دوباره خواستار این نیروی مثبت میشود و ما هم لایک، کامنت، واکنشهای عاطفی و توجه بیشتری میخواهیم.
یکی دیگر از دلایل تداوم اعتیاد به فضای مجازی این است که مراکز پاداش مغز وقتی افراد دربارهی خودشان حرف میزنند، در فعالترین حالت خود قرار میگیرند. تخمین زده شده که در زندگی واقعی افراد تقریباً سی تا چهل درصد اوقات دربارهی خودشان میزنند، اما در شبکههای اجتماعی که تماماً نمایش زندگی و دستاوردهای افراد است، این عدد به هشتاد درصد میرسد.
فضای مجازی زمانی مسئلهساز میشود که کسی از شبکههای اجتماعی برای کاهش استرس، تنهایی یا افسردگی استفاده کند. استفاده از شبکههای اجتماعی به این افراد پاداش و احساسات مثبت مداومی را میدهد که در زندگی واقعی خود دریافت نمیکنند، بنابراین برای دریافت بیشتر و بیشتر این احساسات به آنها رجوع میکنند. و در نهایت دچار یک سری مشکل میشوند، مثل غفلت از روابط زندگی واقعی، مسئولیتهای کاری یا تحصیلی و سلامت جسمانی که خود حالات و خلق و خوی ناخوشایند برایشان به بار میآورد. افراد برای تعدیل همین حالات روحی ناخوشایند بیشتر به شبکههای اجتماعی پناه میبرند و در نتیجه با تکرار این رفتار وابستگی روانی به آنها درشان افزایش پیدا میکند.
مطالعات نشان میدهد که میان استفاده از شبکههای اجتماعی و روحیهی منفی و عزت نفس پایین رابطهی غیر قابل انکاری وجود دارد. شبکههای اجتماعی مزایای خودشان را دارند، اما استفادهی بیش از اندازه از آنها میتواند در افراد حس ناخوشایند و دورافتادگی روزافزون به وجود آورد. این واکنشهای احساسی منفی هم نتیجهی فشار اجتماعی ناشی از به اشتراک گذاشتن اطلاعات، دیدگاهها و زندگی خصوصی با دیگران است و هم قیاس خود با سبک زندگی و اهداف مادیای که این شبکهها تبلیغ میکنند. مقایسهی زندگی واقعی خود با زندگی دیگران در فضای مجازی، مثلاً یک بلاگر یا اینفلوئنسر موفق در اینستاگرام، شاید برای عدهای منبع الهام و تأثیرگذار باشد، اما در عدهی زیادی شاید حسادت، افسردگی و حتی فکر به خودکشی به وجود آورد، چرا که فکر میکنند زندگیشان به اندازهی سایرین «خوب و بینقص» نیست. این دسته تصور میکنند که سایر کابران از آنها موفقتر و خوشحالتر هستند، بهویژه زمانی که آنها را در زندگی واقعی نمیشناسند.
شبکههای اجتماعی محیطی را به وجود میآورند که افراد در آن خود واقعیشان را با نسخههای آنلاین بینقص، از فیلتر رد شده و روتوش شدهی دیگران مقایسه میکنند که میتواند آسیب زیادی به باور خودشان از خودشان و سلامت روحیشان وارد کند. به جز افسردگی و اضطراب، از جمله آسیبهای اعتیاد به فضای مجازی پیدایش احساس بدبختی و نارضایتی عمومی نسبت به زندگی به وجود میآورد. قیاس دائمی خود با دیگران منجر به خودآگاهی دائمی و میل به ایدهآلگرایی و نظم در افراد میشود که به شکل اختلال اضطراب اجتماعی بروز پیدا میکند.
یکی دیگر از جنبههای اضطراب اجتماعی ناشی از حضور در فضای مجازی ترس از دور افتادن و عقب ماندن از قافله است. فرد احساس میکند که همه در حال خوشی و انجام کارهای بسیار مهمی در زندگی هستند و فقط اوست که به دلایل مختلف اینها شامل حالش نمیشود. اینجاست که فرد خودش را زیر سؤال میبرد و به عزت نفس خود آسیب میرساند. تبدیل به دیوانهای میشود که دائم به صفحات فضای مجازی سرک میکشد تا مطمئن شود چیزی را از دست نداده است؛ این یک رفتار خود ویرانگر است. محققان تخمین میزنند که بیست درصد افرادی که صفحهای در فضای مجازی دارند، نمیتوانند بیش از سه ساعت بدون چک کردن صفحهشان دوام بیاورند. و افرادی که مبتلا به اختلال اضطراب رسانهی اجتماعی هستند، تنها اگر چند دقیقه از صفحهشان دور بمانند، دچار اضطراب شدید میشوند. حجم نفرتپراکنی و حملات سایبری هم در تشدید این عوارض و آسیبهای اعتیاد به فضای مجازی بیتأثیر نیست.
علائم اعتیاد به فضای مجازی
معتادان به فضای مجازی معمولاً تلاش میکنند اعتیادشان را پنهان کنند، اما یک سری نشانههای رفتاری و روحی در اینها وجود دارد -مثل چرخیدن در فضای مجازی در ساعات غیر معمول، برافروختگی، ناتوانی در جدایی از فضای مجازی، اختلال در خواب و خوراک، استرس و…- که آنها را لو میدهد. نشانههای اعتیاد به فضای مجازی را میتوان در این افراد مشاهده کرد:
افرادی که زمان زیادی را در فکر به شبکههای اجتماعی یا برنامهریزی برای استفاده از آن میگذرانند.
با حضور در فضای مجازی درد و غم خود را فراموش میکنند.
از درس و کار و زندگی میافتند.
میل و نیاز شدیدی به حضور روزافزون در فضای مجازی در خود احساس میکنند.
علاقه به معاشرت و حضور در فضاهای اجتماعی حقیقی را از دست میدهند.
سلامت خود را نادیده میگیرند.
متوجه گذر زمان نمیشوند.
به سختی میتوانند روی چیزی تمرکز کنند.
فعالیت فیزیکیشان کاهش مییابد.
دچار پرخوری یا کمخوری میشوند.
در صورت نبود اینترنت و حضور در شبکههای اجتماعی در خود اضطراب، پریشانی یا خشم احساس میکنند.
در حین رانندگی یا مکالمه با دیگران شبکههای اجتماعی و پیامرسانها را چک میکنند.
به دیگران دربارهی میزان حضور خود در فضای مجازی دروغ میگویند.
از دوستان و خانواده دوری میگزینند.
بابت عدم موفقیت در زندگیشان دچار ترس و استرس هستند.
اینها تنها پارهای از نشانههای اعتیاد به فضای مجازی است؛ اگر اینها در خودتان مشاهده میکنید، بهتر است هر چه سریعتر به فکر درمان بیفتید.
راههای درمان اعتیاد به فضای مجازی
برای درمان اعتیاد به فضای مجازی باید استراتژیهای سمزدایی دیجیتالی را به کار گرفت که به آسانی باعث میشود شما از میزان حضور در فضای مجازی بکاهید؛ مثل بستن صدای نوتیفیکیشنها، محدود کردن خود به چک کردن هر سی دقیقه یا یک ساعت یک بار موبایل، دور ماندن از موبایل موقع غذا، تفریح، معاشرت با دیگران، تماشای فیلم و … .
سیستم آموزشی میتواند بیشترین کمک را به حل این بحران بکند. سواد دیجیتالی و آگاهی نسبت به اثرات اعتیاد به فضای مجازی باید در دستور کار سیستمهای آموزشی و کاری قرار بگیرند. برای عدهی معدودی از افراد درمان اعتیاد به فضای مجازی واجب است. اما هدف درمان این شکل از اعتیاد، بر خلاف سایر اعتیادها، باید کنترل مصرف باشد، نه ترک کامل آن. چرا که ترک استفاده از گوشیهای هوشمندی که به اینترنت وصل میشوند، تقریباً غیرممکن است. موفقترین راه درمان اعتیاد به فضای مجازی رفتار درمانی شناختی است که در واقع از طریق صحبت با بیمار و کمک به تغییر طرز تفکر و رفتار او انجام میشود.
اعتیاد به فضای مجازی در نوجوانان
اعتیاد به فضای مجازی در نوجوانان و بچهها به مراتب نگرانکنندهتر است، چرا که مغز و مهارتهای اجتماعی آنها هنوز در حال رشد و شکلگیری است. تحقیقات نشان میدهد نوجوانانی که از سنین پایین به شبکههای اجتماعی و فضای مجازی عادت میکنند، در تعامل اجتماعی ضعیفاند. با اینکه در فضای مجازی به طور دائم با یکدیگر و دیگران در حال تماساند، در زندگی واقعی قادر به چنین کاری نیستند، خصوصاً با بزرگترها.
عکسهای فیلتر و روتوش شده در شبکههای اجتماعی اعتماد به نفس نوجوانان را دچار خدشه میکند و در آنها اختلال غذایی به وجود میآورد. با اینکه بسیاری از نوجوانان میدانند کاربران بهترین عکسها و لحظاتشان را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، باز هم نمیتوانند از مقایسهی خود با آنها فارغ شوند. وجود و شیوع استانداردهای غیرواقعی زیبایی و راههای کذایی رسیدن به موفقیت در فضای مجازی بر نگاه نوجوانان نسبت به اندام و ظاهر خود تأثیر منفی میگذارد. نیاز به دریافت لایک و توجه در شبکههای اجتماعی نه تنها باعث میشود که نوجوانان ظاهر خود را، گاه به شکل برگشتناپذیر، تغییر دهند، بلکه باعث میشود تصمیمات خطرناک بگیرند، مثل پذیرفتن یک چالش پرخطر در شبکههای اجتماعی یا مشارکت در رفتارهای منفی.
رقابت برای دریافت توجه و لایک میتواند منجر به زورگویی یا قلدری مجازی هم شود. فحاشی، شایعهپراکنی و تعرض همیشه بین نوجوانها وجود دارد، اما فضای مجازی فرصتی را برایشان به وجود میآورد که بیشتر دست به این کارها بزنند. دختران نوجوان به صورت ویژه بیشتر در معرض قلدری مجازی قرار میگیرند، اما پسرها هم چندان در امان نیستند. پست کردن عکس دیگری بدون کسب رضایت از او هم نوعی از قلدری مجازی است که در سالهای اخیر رایج شده است. این شکل از تعرض اضطراب و بدتر از آن، نرخ خودکشی را در میان نوجوانان بالا برده است. درمان اعتیاد به فضای مجازی در نوجوانان بدون شک به نظارت والدین و سیستم آموزشی به طور همزمان نیاز دارد. مراجعه به روانشناس و مشاور هم میتواند مفید واقع شود.
منبع: pezeshkekhoob.com
——————————–
درباره کلینیک
اولین مرکز درمان سوء مصرف مواد با مجوز رسمی از دانشگاه علوم پزشکی استان گیلان
کلینیک ترک اعتیاد پویان (سال تاسیس : 1385 )
دکتر سیده زهرا پیرو نذیری
ساعت کار صبح ها 9 الی 13 و عصر ها 17 الی 21
آدرس : رشت – خیابان مطهری – بین مسجد چهار برادران و سه راه حاجی آباد – ساختمان حکمت – طبقه 2
تلفن : 33330485 013 – 33341501 013
پست الکترونیک :info@pooyanclinic.ir
اینستاگرام : instagram.com/pooyan_clinic
—————-